آن مرغ فرياد و آتش يک بال
فرياد ويک
بال آتش: مرغی از
اينگونه ، سرتاسر
شب، بر گرد
آن شهر پرواز می
کرد. گفتند : -
«
اين مرغ
جادوست، ابليس
اين مرغ را
بال و پرواز
داده ست. » گفتند و
آنگاه خفتند. وان مرغ
، سرتاسر شب -
يک
بال فرياد يک
بال آتش – از غارت
خيل تا
تارشان بر
حذر داشت . فردا که
آن شهر
خواموش ( در
حلقهٌ شهر
بندان دشمن ) از خواب
دوشينه
برخاست ، د يد ند زان مرغ
فرياد و آتش خا
کستری سرد بر
جاست. بيست و
سوم مرداد 1349 –
تهران |